توضیحات
در این کتاب آمده است: یکـی بـود، یکـی نبـود، روزگاری کنـار رودخانه ی پـر آبـی، خانـم اردکـی زندگـی می کـرد. بهـار بـود و هـوا ملایـم،
اردک خانـم، چنـد تخـم گذاشـت، روی تخم هایـش خوابیـد و منتظـر شـد تـا جوجه هایـش از تخـم بیـرون بیاینـد.
چنـد روزی گذشـت و یـک روز خانـم اردک دیـد کـه تخم هـا یکی یکـی شکسـتند و از هـر تخـم جوجـه کوچولـوی زرد
رنگـی بیـرون آمـد. تـا شـب همـه ی تخم هـا شکسـتند، بـه غیـر از یکـی کـه هنـوز جوجـه ای از آن بیـرون نیامـده بـود.
نویسنده | شاگاهیراتا |
مترجم | سجاد قدیانی |
شابک | 9786003752566 |
ناشر | انتشارات برف |
موضوع | قصه های کلاسیک |
قطع | خشتی |
نوع جلد | شومیز |
نوع کاغذ | تحریر |
تعداد صفحه | 12 |
گروه سنی | ب |
چاپ شده در | ایران |
وزن | 49 گرم |
سایر توضیحات | یکـی بـود، یکـی نبـود، روزگاری کنـار رودخانه ی پـر آبـی، خانـم اردکـی زندگـی می کـرد. بهـار بـود و هـوا ملایـم، اردک خانـم، چنـد تخـم گذاشـت، روی تخم هایـش خوابیـد و منتظـر شـد تـا جوجه هایـش از تخـم بیـرون بیاینـد. چنـد روزی گذشـت و یـک روز خانـم اردک دیـد کـه تخم هـا یکی یکـی شکسـتند و از هـر تخـم جوجـه کوچولـوی زرد رنگـی بیـرون آمـد. تـا شـب همـه ی تخم هـا شکسـتند، بـه غیـر از یکـی کـه هنـوز جوجـه ای از آن بیـرون نیامـده بـود. |