توضیحات
نویسنده | شاگا هیراتا |
مترجم | ناصر جلالیان |
شابک | 9786003751750 |
ناشر | انتشارات برف |
موضوع | قصه های کلاسیک |
قطع | خشتی |
نوع جلد | شومیز |
تعداد صفحه | ۱۲ |
گروه سنی | ب |
چاپ شده در | ایران |
وزن | 49 گرم |
سایر توضیحات | سالها پیش، دهکدهی کوچکی بود به نام «آونلی». در این دهکده برادر و خواهری زندگی میکردند. برادر ماتیو و خواهرش ماریلا نام داشت. آنها با اینکه پیر شده بودند، فرزندی نداشتند. برای همین تصمیم گرفتند تا از پرورشگاه پسری بگیرند و او را به فرزندی قبول کنند. از دوستشان خواهش کردند و او قول داد پسری برایشان پیدا کند و به آنولی بفرستد. روزی ماتیو به ایستگاه قطار رفت تا پسرک را به خانه ببرد، با تعجّب دید دختر بچّهای با صورت کک و مکی و موهای بلند قرمز آنجا ایستاده است. وقتی دخترک ماتیو را دید، با خوشحالی گفت: «عمو ماتیو! آمدید! من آنی هستم. خوشحالم که مرا به فرزندی قبول کردید.» ماتیو که منتظر دیدن پسربچّهای بود با تعجّب گفت: «ما پسر خواسته بودیم، چرا تو را فرستادهاند! کار کشاورزی برای دختر کوچکی مثل تو سخت است. » امّا آنی آنقدر خوشحال بود که گفت: «من حاضرم هر کار سختی را انجام دهم.» آنی و ماتیو سوار کالسکه شدند تا به خانه بروند. بهار بود و درختان کنار جادّه پر از شکوفههای سفید بودند. برای خواندن ادامه این داستان قشنگ قصه های کلاسیک ۱۳ آنی شرلی دختری با موهای قرمز را می توانی بخری… |