حراج!

کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم اثر پائولو کوئلیو انتشارات مجید

747,000 

۷ روز ضمانت بازگشت کالا

ﺗﺤﻮﯾﻞ اﮐﺴﭙﺮس

ﺿﻤﺎﻧﺖ اﺻﻞ ﺑﻮدن ﮐﺎﻟﺎ

bazartamin ad
شناسه محصول: 12896859 دسته:

توضیحات

نویسنده پائولو کوئلیو
مترجم بهناز سلطانیه
شابک 9789644531590
ناشر انتشارات مجید
موضوع رمان
رده‌بندی کتاب ادبیات دیگر زبان‌ها (شعر و ادبیات)
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
نوع کاغذ بالکی
چاپ شده در ایران
زبان نوشتار فارسی
تعداد صفحه 168
تعداد جلد 1
وزن 180 گرم
سایر توضیحات داستان این کتاب به یک هفته از زندگی دختر جوانی به نام پیلار اشاره می‌کند و می‌گوید در دوره‌های کوتاهی ممکن است دگرگونی‌های عمیقی در زندگی انسان رخ دهد که اصلاً انتظارش را ندارد. کوئلیو در این کتاب ادعا می‌کند که عشق می‌تواند ما را به دوزخ یا بهشت ببرد، اما ما را همیشه به جایی که باید می‌رساند. عشق میان دو شخصیت اصلی داستان، زندگی آن‌ها را به راهی مبدل می‌کند که به خدا می‌رسد. عشق مریم مقدس نیز در سراسر داستان، آن‌ها را در بر می‌گیرد و نمی‌گذارد احساس وانهادگی کنند.

دو بخش بعدی این سه‌گانه، رمان‌های ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد و شیطان و دوشیزه پریم هستند. در هر سه کتاب، به یک هفته زندگی انسان‌هایی معمولی پرداخته می‌شود، که هر کدام، به یک باره خود را پیش روی عشق، مرگ یا قدرت میابند.

تاکنون، همه‌ی ما در زندگی این تجربه را داشته‌ایم که اعمال خود را قضاوت کنیم و با حسرت با خود بگوییم: «به‌خاطر عشقی رنج بردم که ارزشمند نبود؛ رنج به‌خاطر عشقی بی‌ثمر…»

رنج بردیم، چراکه بیشتر ایثار کردیم و کمتر دریافت.

رنج بردیم، چون به ایثاری که در راه عشق کردیم، بی‌توجهی شد.

رنج بردیم، برای اینکه نتوانستیم قواعد قلبی‌مان را اِعمال کنیم، نتوانستیم ندای قلبمان را تحمل کنیم و صدایش را بشنویم. رنج بردیم، رنجی واهی!

به این خاطر رنج می‌بریم، چون عشق بذری است که باعث رشد ماست. هرچه بیشتر عشق بورزیم، به تجربه‌ی پاکی روح نزدیک‌تر می‌شویم. بسیاری از روشن‌ضمیران در راه عشق روحشان را به آتش کشیدند؛ کسانی که می‌خندیدند، می‌رقصیدند و با صدای بلند به نیایش پروردگارشان می‌پرداختند و افراد دیگر را در سرخوشی الهی خود سهیم می‌کردند. این افراد از اعمال خود شاد و خرسند بودند، چراکه با عشقشان به همه‌چیز دست یافته بودند. آن‌ها نگران ازدست‌دادن چیزی در زندگی‌شان نبودند، چراکه عشقِ حقیقی چیزی به‌جز تسلیم و رضا نیست.

کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم درباره‌ی اهمیت تسلیم و رضا در عشق است.