کتاب گلوله بزرگ نخ اثر مریم صباغ‌زاده ایرانی انتشارات ساز و کار

توضیحات

فصل بهار است مادربزرگ می‌خواهد بافتنی ببافد یک گلوه کاموا را برمی‌دارد و شروع می‌کند مادر بزرگ بافتنی اش را در همه حال و همه جا به همراه دارد در حیاط موقع خوردن عصرانه کنار سماوری که قل می‌زند کنار حوض آب که ماهی‌ها در آن بالا و پایین می‌پرند و … کم‌کم بهار جایش را به تابستان داده و گلوله کاموا هم کمی سبک تر شده است و حالا به راحتی قِل می‌خورد و خودش به هر جا سرک می‌کشد به زیرزمین خنکی که جای خواب و ناهار پدربزرگ و نوه‌ی گلش است..گلوله کاوا تابستان را هم پشت سرگذاشت و به پاییز رسید …